امام جواد(ع)


nedaieshabnam

ام الفضل دختر مامون بود.مامون بعد از شهادت امام رضا (ع) امام جواد (ع) را از مدینه به بغداد طلبید و امام جواد (ع) را ناگزیر کرد که با دخترش ام الفضل ازدواج کند و این ازدواج سر گرفت.امام جواد (ع) پس از مدتی با همسرش به مدینه بازگشت و سالها از زندگی مشترک ایشان گذشت.امام جواد (ع) از ام الفضل داراری فرزندی نشد و عقیم بودن ام الفضل مسلم شد.امام جواد (ع) با بانویی به نام سمانه ازدواج کرد و در سال 213.ق امام هادی (ع) را برای امام جواد (ع) به دنیا آورد.این امر انگیزه ای شد تا ام الفضل کینه امام جواد (ع) را به دل گیرد و با آن حضرت بدرفتاری کند.چون که معتصم به قدرت رسید،با همدستی برادرزاده اش جعفر (پسر مامون) توطئه قتل امام جواد (ع) را طرح کردند و اجرای آن را به ام الفضل سپردند.دستهای مرموز این مثلث پلید و شوم به کار افتاد تا گل وجود امام جواد (ع) را در بهار زندگی پرپر نمایند .
معتصم در سال 220.ق امام جواد (ع) را مجبور به عزیمت به بغداد کرد.امام با همسرش ناگریز از مدینه به بغداد کوچ کرد (1) هنگامی که امام جواد (ع) به بغداد آمد معتصم و جعفر پیوسته در فکر کشتن امام جواد (ع) بودند.جعفر،خواهرش ام الفضل را برای اجرای توطئه خود برگزید.
معتصم و جعفر خوشه انگور رازقی را زهرآگین کردند و محرمانه به ام الفضل دادند.
او انگور را نزد امام جواد (ع) نهاد و آن حضرت انگور رازقی را دوست می داشت،از آن خورد ساعتی نگذشت که امام احساس کرد مسموم شده است.

ام الفضل که همان دم پشیمان شده بود گریست.امام جواد (ع) فرمود :این گریه چیست؟ سوگند به خدا به فقری گرفتار شوی که قابل جبران نیست و به بلایی دچار شوی که پنهان نمی ماند.نفرین امام موثر واقع شد و پس از مدتی زخمی در مخفی ترین اعضای ام الفضل پیدا شد و او همه دراریی اش را صرف درمان خود کرد،ولی سودی نبخشید و سرانجام در نهایت فقر و بدبختی به هلاکت رسید.برادرش جعفر تیز به حال مستی به چاهی افتاد و مرد.(2)
ای روزگار اف بر تو!که با مهمان جوان و بی گناهی چنین رفتار کردی و جهان تشیع را به سوگ امام جواد (ع) نشاندی.

 



نظرات شما عزیزان:

آفتاب نیمه شعبان
ساعت22:37---24 مهر 1391
سلام گلم چند وقته نه که به تو به وب خودمم سر نزدم.راستش گرفتار بودم..مطالبت قشنگن شهادت آقا رو تسلیت میگم
پاسخ:سلام عزيزم نبودي نگرانت بودم خدارو شكر كه برگشتي


hamed
ساعت22:24---24 مهر 1391
سلام پستت عالی بود.
به اصرار دوستان آدرس وب و عنوان و یه خورده تغییر دادم.
راستی به وب شما میام آروم میشم خیلی خوب می نویسید عالیه. موفق باشی.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:,| ساعت 21:6| توسط neda|


آخرين مطالب
» ...
» خداي من
» شايد آخرين نوشته
» خاطرات من 10
» لذت عشق به اين حس بلاتكليفي است
» زن
» عيد غدير والاترين عيد اسلامي
» عرفه.... روز دعا و نيايش
» friend
» سالگرد ازدواج امام علي (ع) و حضرات فاطمه (س)
» امام جواد(ع)
» روزهاي مدرسه
» خاطرات من 9
» من برگشتم
» خاطرات من 8
» خاطرات من 7
» خاطرات من 6
» خدا

قالب جدید وبلاگ پيچك دات نت